به نقل از «خبرگزاری برنا»

گیتی خامنه: خودم را تافته جدا بافته نمی‌دانم

تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۵۷۶۳۹

گیتی خامنه درباره تفاوت تولیدات حوزه کودک قدیم و این روز‌ها گفت: هر دوره‌ای خوبی‌ها و بدی‌های خودش را دارد. هر سبک و سیاق کاری وجوه مثبت و منفی خودش را دارد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، گیتی خامنه مجری تلویزیون شب گذشته در گفتگو با یک برنامه رادیویی درباره مطلبی که صفحه اجتماعی‌اش درباره پاپاراتزی‌ها منتشر کرده بود، عنوان کرد: این دوستان فتوژورنالیست کار و حرکتی را آغاز کرده‌اند که بتوانند خوراک مجله‌های زرد و عامه مردم یعنی کسانی که شاید سرگرمی دیگری جز سر کشیدن در زندگی افرادی که شاید اگر از نزدیک با او زمانی بگذرانند شاید کاملاً احساس، باور و دیدگاهشان متفاوت باشد، ندارند تامین کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی افزود: فکر می‌کنم که ما یک بخشی از تقصیر را خودمان برعهده داریم. آن زمانی که من کار را آغاز کردم، دختری از یک طبقه متوسط بودم و هیچ ویژگی خاصی نسبت به همسالانم نداشتم. بنابراین کاملاً در بافت زندگی سنتی آن زمان علی الخصوص با مردم همراه بودم. همانطور که همه همسالانم زندگی می‌کردند، من هم زندگی می کردم. یک ویژگی متفاوتی وجود داشت آن هم شغلی بود که زود آغاز کرده بودم و باعث می‌شد مقداری بیشتر مرکز توجه باشم. من الان هم خودم را تافته جدا بافته نمی‌دانم‌.

خامنه ادامه داد: فکر می‌کنم آدم‌ها به نوعی مقصرند. درباره اینکه شاید گاهی چون نیازمند این هستند که نکات قابل توجه، زیبا و جذاب در زندگیشان وجود داشته باشد و این نکات را گاهی آنقدر تفحص نمی کنند که بیابند و مجبور می شوند که خودشان چنینن موقعیت‌هایی را خلق کنند. به نوعی پرستش می کنند چیزی را که خودشان را پرورش داده و بزرگ کرده‌اند. 

اگر مردم احتمالا آن میزانی که آگاهی دارم، انسانیت دارم، اخلاقیات در زندگی‌ام حاکم است، به همان میزان و به همین دلایل من را دوست بدارند، به من عشق بدهند و به من احترام بگذارند، قاعدتاً آن موقع متوجه می شویم که ارزش گذاری جامعه مان درست است و هیچ تفاوتی نمی‌کند که شما کار هنری و تصویری انجام بدهید و دیده شوید یا نه. ممکن است شما جز انسان‌های بزرگی باشید که هرگز دیده نشده‌اند مانند بسیاری از پزشکان هنرمند اگر جانب وجدان و اخلاق را از دست ندهند، بزرگوارانی که در نقاط دور زندگی می‌کنند و حتی هیچ کس اسمشان را یک بار نشنیده، کسانی که رفتند و به خاطر آرمانشان بدون شعار دادن به شهادت رسیدند، کسانی که هیچ کس نه اسمی از آنها شنیده و نه حتی عکسی از آنها دیده و بین خدا و وجدان خودشان کارهای بزرگ و حقیقی انجام دادند.

این مجری کودک درباره تولیدات در گذشته و حال برای مخاطبان کودک اظهار کرد: دنیا، دنیای متفاوتی است. اگر احتمالاً کسانی که می‌خواهند در حوزه کودک کار کنند، با شناخت بیشتر کار کنند، همه فکر نکنند می‌توانند در این محدوده موفق باشند و این عرصه را به عرصه آزمایش و خطا تبدیل نکنند می‌توان امیدوار بود که این نسل هم اخلاقیاتی که در وهله‌ی اول خانواده، بعد اولیای تربیتی و بعد رسانه ها به آن‌ها ارائه می‌دهد، جزو برترین انتخابشان در زندگی باشد.

گیتی خامنه در پاسخ به پرسش مخاطبان برنامه که این روزها مشغول به چه کاری است گفت: من در حال حاضر با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همکاری می کنم. از بیست و ششم تا سی‌ام آذرماه بیست و دومین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی برگزار می‌شود. پدرها و مادرها اگر احتمالا زمان کافی ندارند یا خودشان قصه‌گوهای فوق‌العاده‌ای نیستند، می توانند به کانون مراجعه کنند. در این جشنواره من جز داوران بخش بین‌المللی هستم. رقابت تنگاتنگی وجود دارد که فکر می‌کنم فضای فرهنگی فوق‌العاده‌ای برای بچه ها و خانواده‌ها باشد.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: گیتی خامنه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۵۷۶۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

متهم به قتل: برای نجات خودم شوهـرم را کشتم

زن جوان که به اتهام قتل همسرش با کارد میوه‌خوری پای میز محاکمه ایستاده بود مدعی شد، شوهرش قصد داشته او را خفه کند.

به گزارش مشرق، اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام مریم، هراسان از خانه‌اش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر می‌داد از همسایه‌ها کمک خواست.

دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد که مرد ۴۲ ساله‌ای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.

همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم اما از همان روزهای اول زندگی‌مان به اختلاف خوردیم و مدام باهم دعوا می‌کردیم تا اینکه خانواده‌های‌مان توصیه کردند اگر بچه‌دار شویم اختلاف‌هایمان حل می‌شود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاق‌تر از قبل می‌شد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک می‌گرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبه‌رو بودیم.

وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست تا به‌سرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت که چرا بچه را از شیرخشک نمی‌گیری و چرا از پوشک استفاده می‌کنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم و... بعد هم به من گفت که باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند، وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد، با دستانش گلویم را فشار داد به‌طوری که چشم‌هایم سیاهی رفت، درحالی که برای نجاتم تقلا می‌کردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربه‌ای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.

در این میان پزشکی‌قانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریان‌های قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.

با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.

پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته، پسرم هیچ‌گاه او را کتک نزده بود. ما نمی‌دانیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده و عروس‌مان چگونه با بی‌رحمی پسرمان را به قتل رسانده است اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.

پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربه‌های کریم از خواب پریدم بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت، داشتم خفه می‌شدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمی‌توانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشم‌هایم سیاهی ‌رفت.

دستم را روی زمین می‌کشیدم که به یکباره دستم به کارد میوه‌خوری خورد و آن را جلوی سینه‌اش گرفتم تا بترسد و رهایم کند اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد.

آنقدر شوکه شده بودم که نمی‌دانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایه‌ها کمک خواستم.

در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینه‌اش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟

متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند اما او قصد جانم را کرده بود.

با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: روزنامه ایران